۱۳۸۸ بهمن ۱, پنجشنبه

هیچ

شک داشتم که اصلا بنویسم یا نه ، قبلا معتقد بودم که قلم آدم فقط مخصوص خود آدمه، نوشتش رو به کسی نمیده مگر اینکه خیلی خاص باشه، ولی خوب حالا اینجوری فکر نمیکنم، الان فکر میکنم حیفه که یه سری از نوشته ها رو هیچ کسی نخونه
خود من از خواندن یا شنیدن خاطرات بقیه عمیقا خوشحال میشم شاید ، ولی شاید خواندن وبلاگ یکی از بچه ها بود که من رو مطمئن کرد که اینجا بنویسم
جالبه با اینکه از نظر منطقی خودم رو قانع کردم که نوشتن برای دیگران خوبه، با این حال دستم و قلمم نمیره برای اینکه اینجا چیزی بنویسه، در حال حاضر آدرس این وبلاگ رو به یک نفر بیشتر ندادم... خب فعلا که نمیتونم بینویسم
همین

۲ نظر:

Mohammad KhoshZaban گفت...

بنویس مهندس، بنویس! ما که میخونیم

سید حسن میرپور گفت...

ما مخلص شما هم هستیم ، آقا محمد